چه زمانی کودک به روانشناس نیاز دارد؟ | 6 نشانه هشداردهنده رفتاری

روانشناس کودک | روانشناسی کودک

فهرست مطالب

وقتی کودکمان با مشکل جسمی روبه‌رو می‌شود، بی‌درنگ به پزشک مراجعه می‌کنیم!

اما زمانیکه نوبت به سلامت روان او می‌رسد، اغلب به تأخیر می‌اندازیم.

اما چرا؟

مشکلات روانی و رفتاری در کودکان مانند سرماخوردگی نیستند که خود به خود حل شوند. اگر به‌موقع به آنها رسیدگی نشود، می‌توانند بر رشد، روابط اجتماعی و حتی آینده کودک تأثیرات جبران‌ناپذیری بگذارند. مراجعه به روانشناس کودک نه فقط یک اقدام درمانی، بلکه سرمایه‌گذاری برای سلامت روانی آینده اوست.

نشانه‌های رفتاری مهم در کودکان

تشخیص به موقع مشکلات روانشناسی کودک، کلید داشتن کودکی شاد و سالم است. برخی نشانه‌های قابل‌توجه که والدین و مربیان باید مراقب آن باشند عبارتند از:

  • تغییرات ناگهانی در خواب و اشتها (که ممکن است به اضطراب یا افسردگی مرتبط باشد.)؛

  • گوشه‌گیری و دوری از بازی‌های گروهی و فعالیت‌های اجتماعی؛

  • پرخاشگری یا عصبانیت مکرر (که ممکن است نشانه ADHD یا اختلالات اضطرابی باشد.)؛

  • مشکلات تمرکز و فراموشی مداوم؛

  • احساس غم و ناامیدی پایدار؛

  • اضطراب بی‌دلیل نسبت به موقعیت‌های روزمره مثل مدرسه یا افراد جدید؛

  • افت ناگهانی در عملکرد تحصیلی یا مشکلات ارتباطی در مدرسه؛

  • اعتماد به نفس پایین و نارضایتی مکرر از خود؛

  • رفتارهای تکراری یا وسواس گونه؛

  • رفتارهای خطرناک و خودآزاری (که نیازمند کمک فوری روانشناس کودک دارد.)؛

  • و …

در زیر به صورت جامع به 6 مشکل اصلی پرداخته خواهد شد:

1. پرخاشگری ناگهانی و مکرر

پرخاشگری ناگهانی و مکرر یکی از نشانه‌های رفتاری مهم در کودکان است که می‌تواند هشدار دهنده مشکلات عاطفی، روانی یا رفتاری باشد. این نوع پرخاشگری در صورتی که به طور مداوم و بدون دلیل مشخصی اتفاق بیفتد، می‌تواند نشانه‌ای از اختلالات مختلف باشد که نیاز به بررسی و درمان دارند.

دلیل / علامتدسته‌بندیتوضیحات بیشتر
علت‌هااختلالات روانی و عاطفیپرخاشگری می‌تواند ناشی از اضطراب، افسردگی یا استرس باشد. کودکان ناتوان در بیان احساسات از پرخاشگری برای تخلیه هیجانات استفاده می‌کنند.
 اختلال کمبود توجه و بیش‌فعالی (ADHD)کودک مبتلا به ADHD در مهار احساسات و رفتار مشکل دارد که منجر به واکنش‌های پرخاشگرانه می‌شود.
 تغییرات محیطی یا فشارهای اجتماعیعواملی مانند تغییر مدرسه، جابجایی یا مشکلات خانوادگی می‌تواند موجب پرخاشگری به عنوان واکنش مقابله‌ای شود.
 مشکلات در روابط اجتماعیکودکانی که احساس طردشدگی دارند یا نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند، ممکن است به دلیل کمبود اعتمادبه‌نفس یا ترس، پرخاشگری کنند.
 عدم مهارت‌های مقابله‌ایبرخی کودکان نمی‌دانند چگونه با خشم و ناامیدی کنار بیایند و پرخاشگری می‌کنند چون فاقد مهارت‌های لازم برای مدیریت احساسات هستند.
نشانه‌هافریاد زدن یا زدن دیگرانکودک ناگهان شروع به فریاد زدن یا حمله به دیگران می‌کند.
 پرتاب کردن اشیاءدر حالت عصبانیت، اشیاء را پرت می‌کند یا به آنها صدمه می‌زند.
 تهدید به آسیب رساندن به خود یا دیگراندر شرایط شدید، کودک ممکن است تهدید کند به خودش یا اطرافیان آسیب برساند.
 ناتوانی در کنترل خشمکودک نمی‌تواند خشم خود را مهار کند و رفتارهای تهاجمی نشان می‌دهد.

 

2. انزوا، ترس یا سکوت بیش‌ازحد

انزوا، ترس یا سکوت بیش‌ازحد در کودکان می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات روانی یا رفتاری باشد که به‌طور جدی بر کیفیت زندگی آنها تأثیر می‌گذارد. این رفتارها معمولاً زمانی اتفاق می‌افتند که کودک احساسات منفی شدیدی تجربه می‌کند که نمی‌تواند به درستی آن‌ها را ابراز کند یا درک کند.

دلیل / علامتدسته‌بندیتوضیحات بیشتر
علت‌هااضطراب و استرستغییرات بزرگ مانند جابجایی، طلاق یا ورود به مدرسه جدید می‌تواند باعث اضطراب و در نتیجه سکوت یا انزوا شود.
 اختلالات اضطرابیاختلال اضطراب اجتماعی یا اضطراب جدایی باعث ترس شدید از موقعیت‌های اجتماعی و عدم تمایل به تعامل می‌شود.
 اختلالات افسردگیافسردگی می‌تواند موجب بی‌انگیزگی، سکوت، کناره‌گیری از جمع و احساس بی‌ارزشی در کودک شود.
 آسیب‌های عاطفی یا فیزیکی گذشتهکودکانی که تجربه سوءرفتار داشته‌اند ممکن است از دیگران بترسند و برای محافظت از خود، درون‌گرا و منزوی شوند.
 اختلالات رفتاری مانند اوتیسمکودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است به دلیل دشواری در ارتباط اجتماعی، از تعامل دوری کنند و تمایل به تنهایی داشته باشند.
نشانه‌هاپرهیز از ارتباطات اجتماعیاجتناب از جمع، مدرسه، فعالیت‌های گروهی یا حتی ارتباط با اعضای خانواده.
 رفتارهای ترس‌زا یا نگرانی‌های شدیدترس‌های غیرمعمول مانند ترس از صحبت در جمع یا مواجهه با افراد جدید.
 کاهش صحبت کردنسکوت غیرعادی در جمع یا امتناع از صحبت، حتی در شرایطی که قبلاً فعال بوده‌اند.
 تغییر در علایق و فعالیت‌هابی‌علاقگی به بازی، سرگرمی‌های قبلی یا کناره‌گیری از فعالیت‌های روزمره.
 علائم فیزیکی اضطرابدل‌درد، سردرد، تهوع یا بی‌قراری در مواجهه با موقعیت‌های اجتماعی یا تغییریافته.

 

3. اضطراب شدید هنگام جدایی از والدین

چه زمانی کودک به روانشناس نیاز دارد؟ | ۷ نشانه هشداردهنده رفتاری

اضطراب شدید هنگام جدایی از والدین یکی از رفتارهای رایج در بسیاری از کودکان، به‌ویژه در سنین کم است. این اضطراب معمولاً به‌طور طبیعی در مراحل مختلف رشد کودک بروز می‌کند، اما زمانی که این اضطراب به حدی شدید می‌رسد که مانع از انجام فعالیت‌های روزانه یا تعاملات اجتماعی کودک می‌شود، می‌تواند به یک مشکل روانی تبدیل گردد.

دلیل / علامتدسته‌بندیتوضیحات بیشتر
علت‌هاطبیعت و تکامل کودکاضطراب جدایی در سنین پایین طبیعی است و با وابستگی به والدین مرتبط است؛ معمولاً با افزایش سن کاهش می‌یابد.
 اختلال اضطراب جداییاگر اضطراب بعد از ۳ سالگی ادامه یابد و شدید شود، ممکن است به اختلال بالینی تبدیل شده و نیاز به درمان داشته باشد.
 تجربه‌های استرس‌زا یا تغییرات زندگیتغییراتی مانند طلاق، تولد خواهر/برادر، بیماری والدین یا تغییر مدرسه می‌تواند اضطراب جدایی را تشدید کند.
 عدم امنیت یا احساس ترسمحیط ناآشنا یا مراقبین جدید می‌توانند حس ناامنی در کودک ایجاد کنند که باعث افزایش اضطراب جدایی می‌شود.
 اختلالات اضطرابیکودکانی با زمینه اضطراب عمومی، معمولاً نسبت به جدایی واکنش شدیدتری نشان می‌دهند و در روابط اجتماعی دچار مشکل هستند.
نشانه‌هاناتوانی در جدایی از والدینکودک حتی برای مدت کوتاه نمی‌تواند از والدین جدا شود و با گریه، فریاد یا مقاومت شدید واکنش نشان می‌دهد.
 بیدار شدن در شبکودک شب‌ها بیدار می‌شود و به خاطر نبود والدین دچار نگرانی یا ترس می‌شود.
 نشانه‌های فیزیکی اضطراباضطراب ممکن است به صورت دل‌درد، تهوع، سردرد یا استفراغ ظاهر شود، به‌خصوص در آستانه جدایی از والدین.
 اجتناب از رفتن به مدرسه یا مکان‌های دیگرکودک از رفتن به مهدکودک، مدرسه یا هر جایی که مستلزم جدایی از والدین است خودداری می‌کند.
 ترس از آسیب دیدن به والدینکودک نگران است هنگام نبود او برای والدین اتفاق بدی بیفتد و این نگرانی به اضطراب جدایی شدت می‌دهد.
 درخواست‌های مکرر برای بازگشت یا تماس والدینکودک به‌طور پی‌در‌پی درخواست تماس با والدین یا بازگشت آن‌ها را دارد، حتی اگر شرایط عادی باشد.

 

4. افت شدید در عملکرد تحصیلی یا اجتماعی

افت شدید در عملکرد تحصیلی یا اجتماعی یکی از علائم هشداردهنده‌ای است که ممکن است نشان‌دهنده وجود مشکلات روانی یا رفتاری در کودک باشد. این افت ناگهانی یا تدریجی در عملکرد می‌تواند به‌دلیل عوامل مختلفی از جمله اضطراب، افسردگی، مشکلات اجتماعی یا اختلالات رفتاری باشد. تشخیص و مداخله به‌موقع در این موارد از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا اگر به‌موقع درمان نشود، می‌تواند تأثیرات منفی طولانی‌مدتی بر رشد و توسعه کودک بگذارد.

دلیل / علامتدسته‌بندیتوضیحات بیشتر
علت‌هااختلالات اضطرابیمانند اضطراب اجتماعی یا اضطراب عمومی که باعث استرس، کاهش تمرکز و اختلال در تعامل اجتماعی و تحصیلی کودک می‌شود.
 افسردگیکاهش انگیزه، احساس بی‌ارزشی و اجتناب از فعالیت‌های تحصیلی و اجتماعی که موجب افت عملکرد می‌شود.
 مشکلات خانوادگیبحران‌هایی مانند طلاق، بیماری یا مشکلات اقتصادی که منجر به اضطراب، کاهش تمرکز و افت تحصیلی-اجتماعی می‌شوند.
 اختلالات رفتاری و یادگیریمانند ADHD یا اختلالات یادگیری که مانع از موفقیت در مدرسه و مشارکت اجتماعی مؤثر می‌شوند.
 عدم حمایت اجتماعینبود حمایت همسالان یا معلمان باعث احساس انزوا، بی‌انگیزگی و افت در عملکرد می‌شود.
 اضطراب امتحان یا ترس از شکستاسترس شدید در موقعیت‌های ارزیابی که توانایی کودک برای ابراز توانایی‌هایش را محدود می‌کند.
 مسائل جسمی یا پزشکیبیماری‌های مزمن یا خستگی مفرط می‌تواند باعث ناتوانی در پیگیری وظایف تحصیلی و کاهش حضور اجتماعی شود.
نشانه‌هاافت نمرات و بی‌توجهی به مدرسهکاهش نمرات، غیبت از مدرسه، یا بی‌توجهی به تکالیف تحصیلی نشانه بارز افت عملکرد تحصیلی است.
 کناره‌گیری از فعالیت‌های اجتماعیاجتناب از ارتباط با دوستان، بازی‌های گروهی یا موقعیت‌های اجتماعی، نشانگر افت در عملکرد اجتماعی است.
 افزایش مشکلات رفتاریرفتارهایی مانند پرخاشگری، انزواطلبی یا مخالفت با همکاری در کلاس ممکن است از افت عملکرد ناشی شوند.
 کاهش اعتماد به نفسکودک احساس ناتوانی یا بی‌ارزشی می‌کند و باور دارد که نمی‌تواند در مدرسه یا جمع موفق عمل کند.
 کاهش مشارکت در فعالیت‌های تحصیلی/تفریحیکناره‌گیری از ورزش، هنر، مطالعه یا فعالیت‌های مورد علاقه می‌تواند نشانه‌ای از مشکل روانی یا رفتاری باشد.

 

5. تغییرات فیزیولوژیک و خواب

مشکلات خواب و تغییرات در رفتارهای فیزیولوژیک می‌توانند نشانه‌های واضحی از اختلالات روانی یا رفتاری در کودکان باشند. علائمی مانند بی‌خوابی، کابوس‌های مکرر، شب‌ادراری یا تغییر اشتها ممکن است به دلایل مختلفی از جمله اضطراب، استرس، افسردگی یا مشکلات خانوادگی ایجاد شوند.

  1. بی‌خوابی (Insomnia)

دلیل / علامتدسته‌بندیتوضیحات بیشتر
علت‌هااضطراب یا استرسفشارهای روانی ناشی از مدرسه، مشکلات خانوادگی یا تغییرات بزرگ زندگی می‌تواند خواب کودک را مختل کند.
 اختلالات اضطرابی یا افسردگیکودکانی با مشکلات روانی مانند اضطراب یا افسردگی، معمولاً در آرام‌سازی ذهن خود پیش از خواب مشکل دارند.
 تغییرات در روتین زندگیبی‌نظمی در زمان خواب یا وجود عوامل مزاحم (مثل نور زیاد، صدا، استفاده از وسایل دیجیتال) منجر به بی‌خوابی می‌شود.
 مشکلات جسمی یا دردبیماری یا دردهای مزمن می‌توانند باعث بیداری‌های مکرر یا دشواری در به‌خواب‌رفتن کودک شوند.
نشانه‌هابیدار شدن مکرر در شبکودک به‌طور مداوم در طول شب بیدار می‌شود و ممکن است در بازگشت به خواب مشکل داشته باشد.
 خواب ناآرام یا کم‌عمقخواب کودک سطحی بوده و با کوچک‌ترین صدا یا محرک محیطی از خواب می‌پرد.
 خواب‌آلودگی یا خستگی روزانهکودک در طول روز دچار بی‌حالی، کاهش انرژی یا خواب‌آلودگی مفرط است.
 مشکلات تمرکز یا توجهاختلال در خواب شبانه منجر به کاهش تمرکز و توجه در کلاس یا بازی‌های گروهی می‌شود.
  1. کابوس‌های مکرر (Nightmares):

دلیل / علامتدسته‌بندیتوضیحات بیشتر
علت‌هااضطراب و ترساضطراب‌های روزمره یا ترس‌های درونی کودک ممکن است به شکل کابوس در خواب ظاهر شوند.
 تجربه‌های استرس‌زا یا تروماتیکوقایع ناراحت‌کننده مانند طلاق، مرگ عزیزان، یا مشکلات مدرسه می‌توانند کابوس‌های مکرر ایجاد کنند.
 فیلم‌ها یا داستان‌های ترسناکقرار گرفتن در معرض محتوای ترسناک پیش از خواب، موجب تحریک ذهن و بروز کابوس می‌شود.
نشانه‌هابیدار شدن در شب با ترس یا گریهکودک ناگهان از خواب پریده و ممکن است گریه یا فریاد بزند.
 به‌خاطر آوردن خواب‌های ترسناککودک صبح خواب‌های ترسناک شب گذشته را با جزئیات به یاد می‌آورد.
 اجتناب از خوابیدن یا نیاز به والدینکودک ممکن است برای خوابیدن مقاومت کند یا از والدین بخواهد کنار او بخوابن
  1. شب‌ادراری (Bedwetting):

دلیل / علامتدسته‌بندیتوضیحات بیشتر
علت‌هااسترس یا اضطرابتغییرات زندگی مثل تغییر مدرسه یا مشکلات خانوادگی می‌توانند منجر به شب‌ادراری شوند.
 مشکلات جسمی یا پزشکیعفونت‌های ادراری یا اختلالات مثانه می‌توانند باعث شب‌ادراری شوند.
 تأخیر در بلوغ سیستم ادراریسیستم ادراری کودک ممکن است به اندازه کافی رشد نکرده باشد تا کنترل مثانه را داشته باشد.
 اختلالات خوابمشکلات خواب مثل آپنه یا بی‌خوابی ممکن است احتمال شب‌ادراری را افزایش دهند.
نشانه‌هاادرار در خوابنشت یا خروج ادرار در طول خواب شبانه رخ می‌دهد.
 احساس شرم یا خجالتکودک ممکن است از این رفتار خجالت بکشد یا احساس ناراحتی داشته باشد.
 ناتوانی در کنترل مثانه در شبکودک قادر به کنترل مثانه خود در طول شب نیست.
  1. تغییر اشتها (Appetite Changes):

دلیل / علامتدسته‌بندیتوضیحات بیشتر
علت‌هااضطراب یا افسردگیکودکان مبتلا به اضطراب یا افسردگی ممکن است اشتهایشان کاهش یابد یا بالعکس به پرخوری روی آورند.
 تغییرات در محیط یا زندگیجابجایی، شروع مدرسه یا مشکلات خانوادگی می‌تواند باعث تغییر در اشتها شود.
 اختلالات تغذیه‌ایمشکلاتی مانند بی‌اشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی ممکن است تغییرات شدید اشتها ایجاد کند.
نشانه‌هاکاهش یا افزایش شدید اشتهاتغییرات غیرطبیعی در میزان اشتها که ممکن است کاهش یا افزایش زیاد باشد.
 عدم تمایل به غذا خوردنکودک ممکن است تمایلی به خوردن غذا نداشته باشد.
 پرخوری غیرعادیخوردن بیش از حد یا تکراری غذاهای خاص به شکل غیرطبیعی.
 کاهش یا افزایش وزن غیرطبیعیوزن کودک ممکن است به طور غیرعادی کاهش یا افزایش یابد.

اگر مشکلات خواب و فیزیولوژیک کودک ادامه پیدا کند یا به‌طور مکرر رخ دهد، مشاوره با متخصص کودک می‌تواند به شناسایی علت‌های اصلی و ارائه درمان‌های مؤثر کمک کند.

6. واکنش به طلاق، مهاجرت یا مرگ نزدیکان

روانشناسی کودک اضطراب جدایی

زندگی کودک تحت تأثیر تغییرات و بحران‌های خانوادگی ممکن است دچار اختلالات شدید عاطفی و روانی شود.

طلاق والدین، مهاجرت به کشور یا شهر جدید، یا از دست دادن یکی از اعضای نزدیک خانواده (مانند مرگ والدین یا یکی از عزیزان) از جمله بحران‌های عاطفی هستند که کودک به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. این بحران‌ها می‌توانند موجب بروز اضطراب، افسردگی، تغییرات رفتاری، مشکلات خواب و حتی افت در عملکرد تحصیلی کودک شوند.

در چنین شرایطی، نقش روانشناس کودک در کمک به کودک و خانواده برای کنار آمدن با این تغییرات حیاتی است.

  1. واکنش کودک به طلاق والدین

طلاق یکی از بحران‌های بزرگ خانوادگی است که تأثیرات عاطفی زیادی بر کودکان می‌گذارد. اگرچه هر کودک به‌طور متفاوتی به طلاق واکنش نشان می‌دهد، اما بیشتر کودکان احساساتی مانند گیجی، غم، اضطراب و حتی گناه را تجربه می‌کنند.

واکنش‌های رایج کودک به طلاق عبارتست از:

  • احساس گناه: کودک ممکن است خود را مقصر بداند و فکر کند که طلاق به دلیل اشتباهات او اتفاق افتاده است.
  • اضطراب و افسردگی: اضطراب از آینده، نگرانی درباره تغییرات در زندگی و افسردگی ممکن است به‌طور قابل توجهی کودک را تحت تاثیر قرار دهد.
  • ناتوانی در سازگاری با تغییرات: کودکان ممکن است با دشواری با تغییرات زندگی مانند نقل مکان به خانه جدید یا تغییر در روابط با والدین روبه‌رو شوند.
  • رفتارهای بازگشتی: برخی از کودکان ممکن است به رفتارهای بچه‌گانه‌تر بازگردند (مانند مکیدن شصت یا شب‌ادراری).
  1. واکنش کودک به مهاجرت یا تغییر مکان

مهاجرت یا تغییر مکان از یک کشور یا شهر به مکان جدید می‌تواند برای کودک یک چالش بزرگ باشد. کودکانی که در معرض چنین تغییرات جدی قرار می‌گیرند ممکن است با مشکلاتی مانند تنهایی، احساس بی‌هویتی یا اضطراب روبه‌رو شوند.

واکنش‌های رایج کودک به مهاجرت عبارتست از:

  • احساس بی‌پناهی یا تنهایی: کودک ممکن است احساس کند که دنیای آشنا و دوستان خود را از دست داده و در محیط جدید تنها و بی‌پناه است.
  • اضطراب از تغییرات فرهنگی: کودکانی که از یک کشور به کشور دیگر مهاجرت می‌کنند، ممکن است با مشکلاتی مانند تفاوت‌های فرهنگی، زبانی و اجتماعی مواجه شوند.
  • دلتنگی برای خانه و خانواده: ممکن است کودک نسبت به ترک خانه و محیط آشنای قبلی خود احساس دلتنگی شدیدی داشته باشد.
  1. واکنش کودک به مرگ نزدیکان

مرگ یکی از دشوارترین و تروماتیک‌ترین تجربیات است که یک کودک ممکن است با آن روبه‌رو شود. از دست دادن یکی از نزدیکان می‌تواند تأثیرات عاطفی عمیقی روی کودک بگذارد و احساساتی مانند گیجی، غم، ترس و حتی گناه را در او بیدار کند.

واکنش‌های رایج کودک به مرگ نزدیکان عبارتست از:

  • احساس گناه یا ترس: کودک ممکن است به‌ویژه اگر مرگ به‌طور ناگهانی اتفاق افتاده باشد، احساس کند که به‌نوعی مسئول بوده است.
  • انکار یا عدم درک مرگ: در برخی از کودکان، به‌ویژه در سنین پایین‌تر، ممکن است درک کامل مرگ وجود نداشته باشد و کودک نتواند آن را بپذیرد.
  • افسردگی یا تغییرات رفتاری: کودک ممکن است به مرور زمان علائمی از افسردگی، بی‌احساسی یا تغییرات رفتاری نشان دهد.
 

تمایز بین واکنش‌های طبیعی رشد و علائم هشدار

تمایز بین واکنش‌های طبیعی رشد و علائم هشدار در کودکان، یک مهارت کلیدی برای والدین و مراقبین است تا بتوانند نیازهای روانی و عاطفی کودک خود را به‌درستی درک کنند.

کودکان در فرآیند رشد خود تغییرات زیادی را تجربه می‌کنند که برخی از آن‌ها طبیعی و موقتی هستند، اما برخی دیگر ممکن است نشانه‌های اختلالات روانی یا رفتاری باشند که نیاز به مداخله دارند. در اینجا به تمایز این دو نوع رفتار پرداخته‌ایم:

  1. واکنش‌های طبیعی رشد:

این رفتارها بخشی از فرآیند رشد کودکانه هستند که در مراحل مختلف زندگی به‌طور طبیعی بروز می‌کنند و معمولاً به‌طور موقت و بدون نیاز به مداخله حل می‌شوند.

الف) تغییرات رفتاری در سنین مختلف:

  • کودکان زیر 2 سال:
    • گریه و نیاز به توجه: در این سن، گریه یکی از روش‌های اصلی ارتباط کودک با دنیای اطرافش است. نیاز به تغذیه، خواب و محبت می‌تواند باعث گریه شود و این کاملاً طبیعی است.
    • دست‌زدن به اشیاء و محیط: کودک در این سن تمایل به کشف دنیای اطراف خود دارد و دست زدن به هر چیزی را که می‌تواند ببیند، یک رفتار طبیعی است.
  • کودکان 3-5 سال:
    • بازی تخیلی: در این سن، کودکان به دنیای تخیلی خود پناه می‌برند. ممکن است نقش‌های مختلف بازی کنند و از شخصیت‌های خیالی استفاده کنند. این یکی از نشانه‌های طبیعی رشد است و هیچ‌گونه نگرانی ندارد.
    • افزایش استقلال: این دوره با تمایل کودک به استقلال بیشتر همراه است، مانند انجام کارهای ساده‌ای مانند پوشیدن لباس یا خودخوری.
  • کودکان 6-12 سال:
    • تمایل به تعامل اجتماعی: در این سن، کودک تمایل بیشتری به تعامل با همسالان دارد و برقراری دوستی‌ها و روابط اجتماعی یکی از جنبه‌های طبیعی رشد است.
    • جدا شدن از والدین: کودکان این گروه سنی تمایل دارند بیشتر وقت خود را با دوستانشان سپری کنند و این نشان‌دهنده استقلال بیشتر است.
  • نوجوانان (13-18 سال):
    • تغییرات عاطفی و جسمی: دوران بلوغ با تغییرات هورمونی همراه است که می‌تواند به تغییرات خلق و خو، رفتارهای عجیب و پرسش‌های مربوط به هویت منجر شود. این بخشی طبیعی از فرآیند رشد است.
    • جستجوی هویت: در این سنین، نوجوانان به دنبال شناخت خود و جایگاه خود در جامعه هستند که ممکن است موجب بروز تردیدها یا اختلافات با والدین شود.

ب) واکنش‌های عاطفی طبیعی:

  • ترس از تاریکی یا فضاهای جدید: این واکنش‌های ترس در کودکانی که به سنین پایین‌تر هستند، معمولی است و معمولاً پس از مدتی برطرف می‌شود.
  • گوشه‌گیری یا انزوا در مواقع استرس‌زا: در موقعیت‌هایی مانند شروع مدرسه یا تغییرات خانوادگی، برخی کودکان ممکن است تمایل به گوشه‌گیری داشته باشند که تا حد زیادی یک واکنش طبیعی به تغییرات است.
  1. علائم هشداردهنده و رفتارهای نگران‌کننده:

این رفتارها ممکن است نشانه‌ای از مشکلات روانی، رفتاری یا اختلالات رشد باشند که نیاز به بررسی و درمان دارند.

الف) علائم هشدار در سنین مختلف:

  • کودکان زیر 2 سال:
    • عدم واکنش به محرک‌ها: اگر کودک به محرک‌های صوتی یا بصری واکنشی نشان ندهد، ممکن است نشانه‌ای از اختلالات شنوایی یا حسی باشد.
    • تاخیر در مهارت‌های حرکتی یا زبانی: اگر کودک در 18 ماهگی قادر به گفتن کلمات ساده نباشد یا توانایی حرکتی (مانند راه رفتن یا نشستن) نداشته باشد، ممکن است نیاز به ارزیابی تخصصی باشد.
  • کودکان 3-5 سال:
    • اضطراب شدید یا ترس‌های غیرطبیعی: ترس‌های کودکانه مانند ترس از تاریکی طبیعی است، اما اگر کودک به‌طور مداوم دچار اضطراب شدید، ترس از مکان‌های عمومی یا اشیاء خاصی داشته باشد که از حد طبیعی فراتر رود، ممکن است نیاز به مشاوره باشد.
    • مشکلات شدید در کنترل هیجانات: اگر کودک در این سن نتواند به‌طور مؤثر احساسات خود را کنترل کند یا در موقعیت‌های اجتماعی دچار پرخاشگری مداوم باشد، این ممکن است نشان‌دهنده یک مشکل رفتاری باشد.
  • کودکان 6-12 سال:
    • افت تحصیلی ناگهانی یا تغییرات شدید در عملکرد اجتماعی: اگر کودک به‌طور ناگهانی در مدرسه افت کند یا از فعالیت‌های اجتماعی دوری کند، این ممکن است نشان‌دهنده مشکلات روانی یا اختلالات یادگیری باشد.
    • کمبود عزت نفس یا تمایل به انزوا: کودکان معمولاً در این سن به دنبال تایید اجتماعی از همسالان هستند، بنابراین انزوای شدید یا بی‌تفاوتی نسبت به روابط اجتماعی می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی یا اضطراب باشد.
  • نوجوانان (13-18 سال):
    • افزایش رفتارهای خطرناک یا پرخطر: رفتارهایی مانند رانندگی خطرناک، مصرف مواد مخدر، خودآسیب‌رسانی یا روابط نامناسب می‌تواند نشانه‌ای از بحران‌های عاطفی یا اختلالات روانی باشد.
    • تغییرات شدید در رفتار و خلق و خو: تغییرات ناگهانی در خلق و خو، خشونت یا احساسات بیش از حد منفی (مانند افکار خودکشی) باید جدی گرفته شود و نیاز به مداخله حرفه‌ای دارند.
    • افسردگی یا اضطراب مفرط: احساسات طولانی‌مدت غمگینی، بی‌حسی عاطفی یا اضطراب که بر زندگی روزمره تاثیر می‌گذارد، نیاز به مشاوره و درمان دارند.

ب) علائم هشدار در واکنش‌های عاطفی:

  • احساس گناه یا خودانتقادی شدید: اگر کودک یا نوجوان به‌طور مداوم احساس گناه یا شرم کند، این می‌تواند نشانه‌ای از اختلالات روانی مانند افسردگی یا اختلالات اضطرابی باشد.
  • رفتارهای پرخاشگرانه یا تهاجمی: کودکانی که به‌طور مکرر دچار انفجارهای عصبی شدید و رفتارهای پرخاشگرانه می‌شوند، ممکن است به اختلالات رفتاری نیاز به درمان داشته باشند.
  • کمبود علاقه به فعالیت‌های قبلی: اگر کودک یا نوجوان به طور ناگهانی علاقه خود را به فعالیت‌های محبوب از دست بدهد یا از روابط اجتماعی خود دور شود، این می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی یا اضطراب باشد.

 

نقش والدین در مشاهده و ارجاع به موقع مشکلات روانی و رفتاری کودکان

والدین اولین افرادی هستند که تغییرات در رفتار و احساسات کودکان خود را مشاهده می‌کنند و بنابراین نقش مهمی در شناسایی و ارجاع به موقع به متخصصان برای مداخله دارند.

بسیاری از مشکلات روانی و رفتاری کودکان، اگر در مراحل اولیه شناسایی و درمان شوند، می‌توانند به‌راحتی کنترل و اصلاح شوند. در غیر این صورت، ممکن است این مشکلات تبدیل به مسائل مزمن و پیچیده‌تر شوند که بر رشد و بهزیستی کودک تأثیر منفی می‌گذارند. به همین دلیل، نقش والدین در شناسایی این مسائل و ارجاع به موقع به متخصصین اهمیت زیادی دارد.

  1. شناسایی نشانه‌های اولیه

والدین باید به دقت تغییرات رفتاری و عاطفی کودک خود را مشاهده کنند. این تغییرات ممکن است در ظاهر و رفتار کودک مشخص باشند و به راحتی قابل شناسایی باشند. این تغییرات می‌توانند شامل مواردی مانند:

  • تغییرات در خواب و اشتها
  • اضطراب، ترس یا نگرانی‌های غیرعادی
  • تغییرات در رفتارهای اجتماعی یا تحصیلی
  • تغییرات در خلق و خو (پرخاشگری، افسردگی، غمگینی)
  • انزوا و بی‌علاقگی به فعالیت‌های معمول
  • مشکلات در مدرسه یا روابط با همسالان

با دقت به این تغییرات، والدین می‌توانند نشانه‌های هشداردهنده را شناسایی کنند.

  1. اهمیت توجه به جزئیات و پاسخ‌های کودک

برخی از مشکلات روانی ممکن است در ابتدا به‌صورت رفتارهای ظریف یا قابل توجه ظاهر شوند. برای مثال، یک کودک ممکن است به‌طور ناگهانی به فعالیت‌هایی که قبلاً برایش لذت‌بخش بودند، بی‌علاقه شود. والدین باید به این تغییرات توجه کنند و آن‌ها را در نظر بگیرند، زیرا این رفتارها ممکن است نشانه‌ای از اضطراب یا افسردگی در کودک باشند.

  1. برخورد مناسب و ایجاد فضای امن برای کودک

زمانی که والدین متوجه تغییرات در رفتار یا خلق و خوی کودک خود می‌شوند، باید با دقت و آرامش با او برخورد کنند. ایجاد یک فضای امن و حمایتی برای کودک ضروری است تا او بتواند احساسات خود را بیان کند. گوش دادن بدون قضاوت و نشان دادن درک و همدلی می‌تواند به کودک کمک کند تا راحت‌تر با والدین خود در ارتباط باشد و در صورت وجود مشکل، به راحتی آن را ابراز کند.

  1. ارتباط با معلمان و مشاوران مدرسه

والدین باید با معلمان و مشاوران مدرسه ارتباط نزدیکی داشته باشند. معلمان در طول روز با کودک در تعامل هستند و ممکن است تغییرات رفتاری را زودتر از والدین شناسایی کنند. گزارش‌های معلمان در مورد وضعیت کودک در مدرسه، مانند افت تحصیلی، مشکلات اجتماعی یا اضطراب، می‌تواند نشانه‌های مهمی برای والدین باشد. تعامل و هماهنگی با معلمان و مشاوران مدرسه می‌تواند به شناسایی سریع‌تر مشکلات کمک کند.

  1. ارجاع به متخصص به موقع

وقتی والدین به مشکلات روانی یا رفتاری کودکان خود شک دارند، ارجاع به موقع به متخصصان ضروری است. مشاوره روان‌شناسی کودک می‌تواند در شناسایی دقیق‌تر مشکلات و تعیین بهترین روش‌های درمانی کمک کند. متخصصان می‌توانند از ابزارهای ارزیابی استاندارد برای شناسایی اختلالات روانی و رفتاری استفاده کنند و برنامه درمانی مناسبی ارائه دهند.

جمع‌بندی

شناسایی و رسیدگی به مشکلات روانی و رفتاری کودکان، از مراحل ابتدایی بسیار حیاتی است.

والدین نقش اساسی در این فرآیند دارند چرا که آن‌ها اولین افرادی هستند که تغییرات رفتاری، عاطفی یا اجتماعی کودک را می‌بینند. برخی از این تغییرات به‌طور طبیعی در روند رشد کودک رخ می‌دهند، اما برخی دیگر ممکن است نشانه‌هایی از اختلالات روانی و رفتاری باشند که نیاز به توجه و مداخله دارند.

مهم‌ترین نکته این است که والدین باید به رفتارهای کودک خود دقت کنند، به موقع به مشاوران یا روانشناسان مراجعه کنند و در فرآیند درمانی همکاری کنند تا کودک بتواند به‌طور سالم و طبیعی به رشد و پیشرفت خود ادامه دهد.

خدمات مرکز روانشناسی کودک شیوا محمودی:

در مرکز روانشناسی کودک شیوا محمودی، ما به والدین و کودکان کمک می‌کنیم تا از موانع روانی و رفتاری عبور کنند و به سلامت روانی دست یابند.

خدمات ما شامل موارد زیر است:

  1. مشاوره و ارزیابی روانشناسی کودک:
    • ارزیابی دقیق مشکلات رفتاری و روانی کودکان در سنین مختلف.
    • شناسایی مشکلات عاطفی، اجتماعی، تحصیلی و روانی با استفاده از ابزارهای علمی و معتبر.
  2. درمان مشکلات رفتاری و اضطراب:
    • درمان اضطراب، افسردگی، استرس و ترس‌های غیرطبیعی.
    • درمان مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری، انزوا، و کمبود مهارت‌های اجتماعی.
  3. تکنیک‌های آرامش‌بخش و مدیریت استرس:
    • آموزش تکنیک‌های کاهش استرس و اضطراب به کودکان برای مواجهه با چالش‌های روزمره.
    • مشاوره والدین برای ایجاد محیطی آرام و حمایتی برای کودک.
  4. مشاوره خانواده:
    • کمک به والدین در درک بهتر نیازهای روانی کودک.
    • ارتقای ارتباطات خانوادگی و کاهش تنش‌ها و اختلافات بین اعضای خانواده.
  5. مشاوره در مورد مشکلات تحصیلی و یادگیری:
    • ارزیابی و درمان اختلالات یادگیری مانند دیسلکسی، نقص توجه و بیش‌فعالی.
    • همکاری با مدارس و معلمان برای حمایت بهتر از کودک.
  6. توسعه مهارت‌های اجتماعی و عاطفی:
    • تقویت مهارت‌های اجتماعی و عاطفی کودکان برای بهبود روابط با همسالان و افراد دیگر.
    • کمک به کودکان در مدیریت احساسات و واکنش‌های خود در موقعیت‌های مختلف.
  7. پشتیبانی در دوران بحرانی زندگی (طلاق، مرگ نزدیکان، مهاجرت):
    • کمک به کودکان در فرآیند کنار آمدن با بحران‌ها و تغییرات بزرگ در زندگی مانند طلاق، مرگ عزیزان یا مهاجرت.